++ حرف های جوجو ومامانیــ ++
+جوجو مامانی 3 ماهگی +الهی مامانی قوبون این خنده هات روزهای شیطنت واییییییی فدا بسم من + وقتی نگات میکنم انگاری خوشبخترین آدم دنیام،، بخند که دلم ضعف میره واسه اون لپات + جوجو مامانی اینجا خاله رقیه اومده بود خونمون مهمون واین روز که این عکس انداختیم داشتیم حاضر میشدیم که بریم تبریز خونه مامان معصوم،،خاله شیطون هم اون روز تا دلش میخواست عکس میگرفت + قوبون اون سیکمت بسه مامان،،بهت شیر نمیداد خاله پلتغال پوست کنده واست + آخه دختر جا قهطی رفتی نسستی تو جا نونی میدونی که بازم کار خاله شیطونه + اوفااااااا مامان زبونو بده تو زشته + اوف...
نویسنده :
✿مامانــــــــی✿
12:14